Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «طرفداری»
2024-05-04@04:51:49 GMT

قصه های پایان ناپذیر و خواندنی ومبلی

تاریخ انتشار: ۳ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۱۵۲۱۵

قصه های پایان ناپذیر و خواندنی ومبلی

در تاریخ صد ساله ومبلی، داستان‌هایی زیبا و به‌یادماندنی زیادی رقم خورده که امیرحسین صدر با قلم شیوای خود آن‌ها را روایت کرده است...

اختصاصی طرفداری | شرمنده از بدقولی؛ مثل همیشه دیر شد!

این روزها قول و قرارها، وعده و وعیدها به‌سادگی نادیده گرفته می‌شود. هرچه تلاش کردم به‌موقع میسر نشد. این روزها قول‌ها به‌راحتی شکسته می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

روزمرگی‌های زندگی بدجوری همه ما را اسیر کرده، در تله‌ای افتاده‌ایم و راه خروجی هم نداریم و در این نمایش بی‌وقفه، دل‌های شکسته بسیاری این اطراف پرسه می‌زند. امروز شیفته و دلباخته تواند و فردا آنکه هلاک تو بود تمامی قول‌هایش را به‌راحتی زیر پا لِه می‌کند؛ دل‌زده است و بیزار! خدا را شکر کارم به آنجا نکشید و کمابیش پایش ایستادم و قولم را عملی کردم، هر چند دیر!

به هرحال این دومین بخش از مطلب بسیار فشرده  ۱۰۰ سالگی ومبلی از پروژه‌ای بزرگ‌تر است که مشغول آن هستم. اگر بشود، اگر ممکن شود، اگر طی سال آینده خاتمه یابد. اگر زندگی جایی برای دل‌مشغولی‌ها و نگه‌داشتن قول‌ها و قرارها بگذارد. این یکی را باید عملی کنم؛ قولی است که به برادر بزرگ‌تر داده‌ام! اصلاً برای او و برادر کوچک‌تر است. احتمالاً آخرین مأموریت غیرممکن!

در این‌جا دیدارهای فوتبالی ومبلی را به دو بخش تقسیم کرده‌ام، بخش اول آن را امروز می‌خوانید، اگر بخوانید. از آغاز تا سال ۱۹۶۶!

بخش بعدی کمی شخصی‌تر خواهد بود. آنچه خود شاهد آن بودیم، نتایج و حواشی آن را بادقت و کلی هیجان، و شادی و درد، خنده و اشک دنبال کردیم.

حکایت‌های فوتبالی ومبلی تنها بهانه‌ای است تا نقبی بزنم به قصه‌ها و داستان‌ها، وقایع و حوادث، بازیکنان و مربیان، شخصیت‌ها و کاراکترهای فراموش ناشدنی اسطوره‌ها، قهرمان و ضدقهرمان. از آدم‌هایی که در خاطرات تاریخی هویدا هستند و می‌درخشند و بسیاری دیگر که در لابه‌لای صفحات تاریخی گم شده‌اند و دیگر هیچ‌کس از آن‌ها یادی به میان نمی‌آورد. از فراموش‌شدگان! از تمامی کسانی که رویاهای خود را تحقق بخشیده‌اند و همه آن‌هایی که همه چیز را ازکف‌رفته دیدند، همه چیز را.

ومبلی بهانه‌ای است، و قصه‌ها پایان‌ناپذیر!

این فقط چکیده‌ای است، قطراتی از دریای بی‌انتها.

امیرحسین صدر

۲5 جولای ۲۰۲۳

رخش سفید در تولد ومبلی

تاریخ؛ ٢٨ آوریل ١٩٢٣ / فینال جام حذفی

نتیجه؛ بولتون ٢ وست هم ٠

از اولین دیدار ومبلی به‌هیچ‌وجه به‌سادگی نمی‌توان گذر کرد. جزئیات آن بیشتر از این حرف‌ها است. دیداری است کلاسیک به‌تمام‌معنا، با تمامی وجود. تولدی است که گویا همه با دعوت و بی دعوت به آن هجوم آورده‌اند. فیلم‌های صامت بجا مانده از آن دوران، چیزی است مانند "متروپولیس" فریتز لانگ یا “تولد ملت" دی دبلیو گریفیث. فیلم‌های درخشان و بحث‌برانگیز سینمای صامت. حیرت‌آور است.

گویی همه انگلستان قصد داشت با شرکت خود در ومبلی در گوشه‌ای از تاریخ جای گیرد. قضیه همین هم شد! تاریخی بود!

دقیقاً ١٠٠ سال پیش‌ازاین ورزشگاه ومبلی که قرار بود تنها به مدت یک سال باز بماند، با نام ورزشگاه امپراتوری گشایش یافت و بدون هیچ برنامه قبلی، از میان تمام زمین‌ها و اماکن پارک ومبلی، زودتر از موعد مقرر آماده شد. به همین دلیل استادیوم برای نخستین‌بار برای فینال جام حذفی رسماً افتتاح شد. پیش‌ازاین فینال قدیمی‌ترین جام جهان در کریستال پالاس، اولدترافورد و سه دوره پیاپی پیش‌ازاین فینال، در استمفورد بریج چلسی انجام شده بود.

حدود ٥٣٠٠٠ نفر برای تماشای دیدار هادرزفیلد و پرستون در فینال ١٩٢٣ به زمین چلسی آمده بودند. اما این بار، اگرچه آمار دقیقی نمی‌توان به دست داد، بیش از ٢٥٠٠٠٠ تماشاگر به استادیوم جدید در شمال غربی لندن سرازیر شدند. بسیار بیشتر از ظرفیت رسمی تماشاگران که ١٢٦٠٤٧ نفر بود.

هزاران هوادار بدون بلیت از دیوارها بالا رفتند تا وارد استادیوم شوند. بیش از ١٠،٠٠٠ نفر، دقیقاً در زمان تعیین شده آغاز بازی در ساعت ٣ بعدازظهر، به زمین ریختند و پلیس‌های اسب‌سوار تلاش بی حد و حصری می‌کردند تا جمعیت را به عقب برانند. یکی از آنها سوار بر اسب خاکستری روشنی به نام بیلی بود که در فیلم‌های خبری تک‌رنگ "پاته Patte" که در آن زمان پیش از فیلم اصلی در سینماها به نمایش در می‌آمد، سفید به نظر می‌رسید.

پلیس سوار بر اسب سفید در حال مهیا کردن مقدمات اولین فینال در ومبلی!

تصاویر و فیلم‌های باقی‌مانده حقیقتاً سوررئال به نظر می‌آید. گویا در قلب میدان نبردی قرار گرفته‌ای، اسب‌ها و سربازان در جنگ تن‌به‌تن، و رخشی سفید در مرکز جنگ و جدال در تسخیر انبوه جمعیت! حقیقتاً حماسی است.

 بازی در نهایت با ٤٥ دقیقه تأخیر آغاز شد. دیوید جک بازیکن بولتون اولین گل تاریخ ومبلی را در عرض سه دقیقه به ثمر رساند، زمانی که یک بازیکن وستهم پس از پرتاب اوت با تماشاگران کنار زمین درگیر شده بود. ضربه جک با آن توپ‌های سنگین قدیمی به‌قدری قوی بود که یک هوادار ایستاده در پشت دروازه را بیهوش کرد.

شنیدن حکایت گل دوم از جک اسمیت هم خالی‌ازلطف نیست. وستهام شکایت داشت ضربه اسمیت به تیرک دروازه برخورد کرده است، اما نظر دیوید اچ آسوس، داور اولین دیدار جام حذفی در ومبلی چیز دیگری بود. آسوس معتقد بود توپ قبل از اینکه توسط ضربه یکی از تماشاگران به بیرون هدایت شود، وارد دروازه شده است. این روزها با ظهور VAR تماشا و کنترل این گل توسط داور بسیار سرگرم‌کننده‌تر از پیش به نظر می‌رسد.

 این فینال غیرعادی بارها برای مداوای هواداران مصدوم متوقف شد. گزارش‌ها حاکی از آن داشت، در آن روز حدود ١٠٠٠ نفر مجروح شدند. متعاقب آن در وست مینیستر، پارلمان انگلستان بحث داغی میان نمایندگان پیش آمد. بسیاری از نمایندگان اظهار کردند؛ آیا صحنه‌های دلخراش و هرج‌ومرج به این معنی نیست که ومبلی دیگر نباید میزبان یک مسابقه فوتبال باشد؟ نمایندگان حتی در آن دوران هولیگانیسم را مقصر و مسئول می‌دانستند. خوشبختانه این اتفاق روی نداد و ومبلی به زندگی پربرکت خود ادامه داد و اولین فینال جام حذفی در ومبلی لندن با نام ابدی "فینال اسب سفید" جاودانه شد.

با گل به دروازه خودی آغاز شد

تاریخ؛ ٢٨ اپریل ١٩٢٤ / جام بریتانیا

نتیجه؛ انگلستان ١ اسکاتلند ١

تنها جنبه پر اهمیت این دیدار یک چیز است؛ اولین رقابت بین‌المللی انگلستان در ومبلی. همین. اما نکته دیگری هم هست.

در تضاد کامل با فینال اسب سفید، تنها ٣٧٢٥٠ نفر اولین مسابقه بین‌المللی در ومبلی را تماشا کردند. طبق روال عادی در همان روز، مسابقات دسته اول هم جریان داشت. بانمک این است که اولین گل دیدار انگلستان در ومبلی، یک گل خودی توسط ادوارد تیلور در دقیقه ٤٠ بود و بیلی والک اولین بازیکنی است که گل تساوی را در ومبلی برای انگلستان به ثمر رساند. گل به دروازه خودی آخرین بی‌مهری ومبلی به انگلستان نبود. در عین اینکه دیدارهای تاریخی و مهم‌تری در ومبلی میان انگلیس و اسکاتلند در پیش بود.

اسکاتلندی‌ها در حال ورود به ومبلی ومبلی، کاشانه‌ی تیمی آماتور

تاریخ؛ ۱۳ اکتبر ۱۹۲۸ / لیگ آماتور جنوب

نتیجه؛ ایلینگ اَسوسی اِیشِن ۰ ایبسویچ ۴

این یکی هم داستان شنیدنی دیگری در ومبلی است، زمانی که تیمی آماتور و خارج از لیگ در اواخر دهه ۱۹۲۰ تصمیم گرفت بازی‌های خود را در ومبلی انجام دهد. اما هیچ‌چیز آن‌طور که باید پیش نرفت!

مالک ورزشگاه، آرتور الوین موافقت کرد به مدت چهار ماه، ومبلی را به یک باشگاه جدید جاه‌طلب به نام Argonauts که می‌خواست به لیگ فوتبال بپیوندد، اجاره دهد. فقط یک مشکل بزرگ پیش آمد؛ درخواست آنها از سوی فدراسیون فوتبال رد شد، اما هنوز قرارداد اجاره ۴ماهه سرجایش باقی بود!

ایلینگ اَسوسی اِیشِن Ealing Association، قهرمان لیگ آماتور جنوب، درحالی‌که زمین و استادیوم خود را تعمیر می‌کرد، به‌جای آرگوناتس وارد معرکه شد. با این درخواست موافقت شد و آرگوناتس از پرداخت اجاره نجات یافت.

ایلینگ در اولین مسابقه خود در زیر برج‌های دوقلو، هاستینگز و سنت لئوناردز را شکست داد و بعد از آن دیگر هیچ!

ومبلی خوش‌یمن نبود؛ ایپسویچ در بازی بعدی ۴-۰ پیروز شد ایپسویچ تاون با نمایش باشکوهی در ورزشگاه ومبلی در آن روز داشت و ایلینگ در ۶ بازی از ۸ بازی خود در ومبلی شکست خورد و سقوط کرد. به هر شکل روزی روزگاری، تیمی آماتور خانه و کاشانه‌ای در ومبلی داشت. تکرارناشدنی است اگرچه میانگین حضور تماشاگر در ومبلی فقط ۵۰ نفر بود، این نیز تکرارناشدنی است.

شاید تصور آن هم غیرممکن و مسخره به نظر برسد؛ تماشاگران حاضر در ومبلی لندن حتی کمتر از تعداد بازی‌های خاکی هیجان‌انگیز و خشن در نیروی هوایی یا چهارصددستگاه تهران بود!

غرش توپخانه آغاز شد!

تاریخ؛ ۲۶ اپریل ۱۹۳۰ / فینال جام حذفی

نتیجه؛ آرسنال ۲ هادرزفیلد ۰

این دیداری مهم در تاریخ آرسنال و اشاره‌ای افتخارآمیز برای طرفداران توپچی‌ها است. آغازی برای غرش و هیاهوی توپچی‌های لندن! ولی این دیدار فقط به پیروزی آرسنال ختم نمی‌شود.

در نیمه دوم فینال جام حذفی ١٩٣٠، یک کشتی هوایی ٢٣٦ متری آلمانی به نام گراف زپلین پر از هیدروژن بر فراز ومبلی ظاهر گشت و مسابقه برای مدت کوتاهی متوقف شد. بزرگ‌ترین کشتی هوایی ١٢ سیلندری جهان در ارتفاع پایین به‌آرامی زمین را در برگرفت و ٩٢٠٠٠ نفر را در سکوت فرو برد. عکس‌ها و فیلم‌ها نشان می‌دهند که تا چه حد در سطح پایین پرواز می‌کند. زپلین دماغه خود را برای ادای احترام به پادشاه، جورج پنجم که در ومبلی بود پایین آورد و سپس به سفر خود از رودخانه تیمز به سمت دوور ادامه داد.

کشتی هوایی گراف زپلین بر فراز تماشاگران ومبلی

واکنش مضطرب جمعیت قابل‌درک بود. زپلین نه‌تنها در قلب پایتخت انگلستان بار دیگر قدرت روبه‌رشد آلمان را به نمایش گذاشت، بلکه خاطرات تلخ حملات و بمباران نیروی هوایی نظامی آلمان به لندن در طول سال‌های ١٦-١٩١٥ طی جنگ جهانی اول را زنده کرد. طبیعتاً برخی از جمعیت به هو کردن پرداختند.

و در زمین، آرسنال با هدایت هربرت چپمن، سرمربی افسانه‌ای خود که در سال ١٩٢٥ از هادرزفیلد به هایبوری پیوسته بود، با پیروزی ٢-٠ اولین جام حذفی خود را به دست آورد. از ١٩٣٠ تا زمان حال/٢٠٢٣، آرسنال با کسب ١٤ جام، رکورد پیروزی در قدیمی‌ترین رقابت‌های تاریخ فوتبال را در اختیار دارد. غرش توپ توپچی‌ها ادامه پیدا کرد.

بریتانیا در دستان مت بازبی!

تاریخ؛ ١١ اگوست ١٩٤٨ / المپیک لندن

نتیجه؛ بریتانیا ١ یوگسلاوی ٣

وقتی لندن میزبان المپیک در سال ١٩٠٨ بود، ورزشگاه ومبلی در کار نبود. چهار دهه بعد، در بازی‌های ١٩٤٨، ومبلی میزبان بازی‌های نیمه‌نهایی و نهایی المپیک بود. رقابت‌های اولیه در استادیوم‌هایی مانند وایت هارت لین، فراتون پارک و دالویچ چمپیون هیل برگزار شد.

تیم بریتانیا متشکل از آماتورهای کمتر شناخته شده برای رسیدن به نیمه‌نهایی زیر نظر مت بازبی، سرمربی مشهور منچستریونایتد، بسیار خوب عمل کرده بود، اما ٣-١ از یوگوسلاوی در ومبلی شکست خورد و سپس، دو روز بعد بار دیگر در ومبلی در رقابت کسب مدال برنز ٥-٣ در برابر دانمارک مغلوب شد.

سوئد برنده‌ی مدال طلا، یوگوسلاوی نقره و دانمارک برنز... خبری از مردان بازبی روی سکوی ومبلی نیست

مدال طلا به سوئد رسید، به رهبری سه تفنگدار معروف به Gre-No-Li متشکل از گونار گرن، گونار نوردال و نیلز لیدهولم. هر سه بازیکن، همگی سال بعد از آن به میلان پیوستند. از معروف‌ترین و موفق‌ترین مثلث‌های های تاریخ فوتبال و میلان؛ سال ها پیش از سه توپچی هلندی میلان در اواخر دهه هشتاد.

و سِر مت بازبی دقیقا ۲۰ سال بعد از این، بزرگترین افتخار خود را در فینال ومبلی تجربه کرد.

فینال استنلی متیوز یا استن مورتنسن ؟

تاریخ؛ ۲ می ١٩٥٣ / فینال جام حذفی

نتیجه؛ بلکپول ٤ بولتون ٣

 از این یکی هم نمیشه گذر کرد. به هزار و یک دلیل!

فقط یک مرد تا به امروز در فینال جام حذفی در ومبلی "هت‌تریک" داشته است. عجله نکنید؛ سه گل جف هرست در فینال جام جهانی بود. تازه اگر از آلمان‌ها بپرسید هرست تنها دو کل به ثمر رساند!

آن بازیکن کسی نیست جز استن مورتنسن Mortensen. او ٣ گل از چهار گل بلکپول را در این فینال به ثمر رساند. اما بازهم‌ نام این مسابقه باورنکردنی و پایاپای با ٢ گل بلکپول در دقایق ٨٩ و ٩٢، عنوان دیگری به خود گرفت: "فینال متیوز The Matthews Final"

تنها بدین علت که استانلی متیوز از برجسته‌ترین بازیگران تاریخ انگلستان و جهان در دوران خود، سرانجام اولین جام مهم خود را در سن ٣٨ سالگی بدست آورد، اگرچه او تا ١٢ سال دیگر، تا ۵۰ سالگی، فوتبال را ادامه داد. جایگاه متیوز در حافظه تاریخ محفوظ است؛ اما معروفیت فینال با نام او از هرگونه انصافی به‌دور بود. ازاین‌رو بعدها هنگامی که مورتنسن در سال ١٩٩١ درگذشت، بسیاری با طعنه و کنایه، مراسم درگذشت او را "تشیع جنازه متیوز" نام‌گذاری کردند!

با احترام به مورتنسن باید اضافه کنم، او اولین بازیکن انگلستان است که در اولین حضور انگلیس در دیدارهای مقدماتی و رقابت‌های جام جهانی ١٩٥٠ به‌عنوان اولین گل‌زن انگلستان نام خود را ثبت کرده است. این مسابقه اولین رویداد مهم ورزشی در تاریخ تلویزیون در انگلستان هم بود. زمانی که بسیاری از خانواده‌ها برای تاج‌گذاری ملکه الیزابت دوم یا تلویزیون خریده بودند یا با اجاره آن کار خود را راه می‌انداختند.

سر استنلی متیوز، روی دستان استن مورتنسن (نفر سوم از راست) به دنبال لمس جام 

تمامی کسانی که به تماشای این فینال نشستند شاهد یکی از هیجان‌انگیزترین دیدارهای تمامی اعصار بودند. فوتبال به خانه‌ها پا گذاشت. برای ما ایرانی‌ها این تاریخ به ٢٩ اردیبهشت ١٣٤٧ مطابق با ١٩ می ١٩٦٨ باز می‌گردد، جایی که ایران در اولین حضور خود در رقابت‌های قهرمانی آسیا موفق شد، اسرائیل، مدافع عنوان قهرمانی را که در آن زمان در مسابقات آسیایی حضور داشت، با گل پرویز قلیچ‌خانی ١-٢ شکست دهد. تاریخ‌سازترین دیدار تیم ملی ما.

این تنها جایزه و مدال متیوز بود و حق مورتنسن پایمال شد. در دو فینال حذفی ۱۹۴۸ و ۱۹۵۱ مدال بازندگان را به گردن انداخت و همه مایل بودند این‌بار او دست‌خالی نماند. ولی یادمان باشد، متیوز در ۱۹۵۶ توپ طلا را از آن خود کرد و به قول پله:

استانلی متیوز مردی بود که به ما یاد داد چگونه فوتبال بازی کنیم

هفتادمین سالگرد مسابقه قرن

تاریخ؛ ۲۵ نوامبر ١٩٥٣ / دیدار دوستانه

نتیجه؛ انگلستان ۳ مجارستان ۶

دیداری دوستانه؟ هرگز!

مسابقه مجارستان، تیم شماره یک جهان در آن زمان، قهرمان المپیک و بدون شکست در ۲۴ بازی، مقابل انگلستان مغرور و زادگاه فوتبال که هیچگاه شکستی را در ومبلی پذیرا نشده بودند، با عنوان «مسابقه قرن» معروف شد.

انگلیس از زمان افتتاحیه ومبلی به مدت ۳۰ سال شکست‌ناپذیر باقی‌مانده بود تا اینکه فرانس پوشکاش و دوستان در عرض فقط نیم ساعت ۱۰۵۰۰۰ تماشاگر را متحیر کردند. ۴-۱ طی ۳۰ دقیقه. در مسیر شکست بدنام سه شیرها در مسابقه قرن، پوشکاش بی‌نظیر، بیلی رایت، مدافع و موتور دو اتیشه افسانه‌ای را مات و مبهوت کرد. توصیف وروجکی که با آتش‌بازی کرد و طی آن جزغاله شد بیراه نیست. انگلستان در برابر ۳۵ شوت و موقعیت خلق شده مجارها، تنها ۵ موقعیت در این دیدار داشت و به طور کامل در بند قدرت و مهارت مجارها قرار گرفته بود. بعد از ۵۳ دقیقه بازی ۶-۲ بود.

بیلی رایت، فرانس پوشکاش و بازی قرن

با نگاه به xG یا موقعیت‌های قابل انتظاری که می‌توانست به گل منتهی شود، خروج مجارها از ومبلی با پیروزی دو رقمی اصلاً غیرقابل‌انتظار نبود. شش ماه بعد انگلیس امیدوار بود ۶-۳ بدترین شکست تاریخ آن‌ها باقی بماند. اما این‌بار یک‌طرفه‌تر از مسابقه پیشین بود، شکستی بزرگ‌تر. تنها گل انگلیس زمانی به ثمر رسید که پوشکاش و بقیه دار و دستهٔ مجار، تا دقیقه ۶۳ با به ثمر رساندن ۷ گل انگلستان را تارومار کرده بودند. این همچنان بدترین شکست تیم انگلستان در تاریخ دیدارهای ملی تا امروز است.

«مجار نیرومند» آن دوران، نام خود را در تاریخ فوتبال ثبت کرد. قدرت بلامنازع آن‌ها و آبروریزی دو شکست نکبت‌بار انگلیس، دلیل تغییرات بسیاری در سبک بازی، تمرینات و تغذیه بازیکنان در انگلستان و اروپا شد. سال ٢٠٢٣، هفتادمین سالگرد مسابقه قرن است. سالگرد مجارهای استثنایی، سالگرد پوشکاش!

چی؟ تیم منتخب لندن؟

تاریخ؛ ۲۶ اکتبر ۱۹۵۵ / جام مکاره!

نتیجه؛ منتخب لندن ۳ منتخب فرانکفورت۲

مطمئنم بسیاری از شما هیچ‌چیز درباره این رقابت‌ها به گوشتان هم نخورده است. تیم منتخب لندن؟

در دوران قدیم در همه‌جا من‌جمله در فوتبال ایران رسم رایجی بود. منتخب یک شهر یا ترکیب دو تیم در برابر تیم های مهمان خارجی قرار بگیرد. شاید وجهه تاریخی شایسته‌ای در فوتبال اروپا نداشته باشد؛ ولی به هر شکل اشاره به آن در تاریخ ومبلی و فوتبال از واجبات است.

اولین جام مکاره بین شهرها در طول سه فصل کامل از سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۵۸ با ۱۲ تیم شامل اینتر، بیرمنگام سیتی و …تیم منتخب لندن برگزار شد. جام یوفای دیروز در ابتدا، شهرهای اروپایی را گرد هم آورد. پس از پیروزی ۵-۰ در سوئیس مقابل منتخب بازل، تیم لندن در اولین مسابقه زیر نورافکن‌ها در ومبلی با منتخبی از بازیکنان چلسی، تاتنهام، میلوال، فولام، چارلتون و لیتون اورینت در مقابل منتخب فرانکفورت قرار گرفت.

در آن دیدار بازیکنان فولام، گل‌های تیم لندن را به ثمر رساندند؛ ٢ گل از بدفورد جزارد و یک گل از بابی رابسون. اما ١٧ ماه طول کشید تا دو بازی باقیمانده در مرحله گروهی خود را به پایان برساند، سپس یک سال دیگر صبر لازم بود تا دیدار نیمه‌نهایی و پایانی را انجام دهند. در ان زمان جزارد بازنشسته شده بود! منتخب لندن در استمفوردبریج با بارسلونا ٢-٢ مساوی کرد، جیمی گریوز، یکی دیگر از بهترین بازیکنان تاریخ انگلستان، در زمین باشگاه خود گل زد، اما در بازی برگشت تیم منتخب لندن در نیوکمپ ٠-٦ شکست خورد.

کابوسی مرگبار و داغی ابدی

تاریخ؛ ١٥ اپریل ١٩٦١ / جام بریتانیا

نتیجه؛ انگلستان ٩ اسکاتلند ٣

در قرن گذشته رقابت قهرمانی میان جزیره‌نشینان وجود داشت؛ جام قهرمانی بریتانیا. جایی که انگلیس، اسکاتلند، ولز و ایرلند شمالی سالانه در یک گروه چهار تیمی با هم دیدار می‌کردند تا ببینند بهترین در بریتانیا کیست. این مسابقات از سال ١٨٨٤ شروع شد و به مدت ١٠٠ سال ادامه داشت و با قهرمانی ایرلند شمالی در سال ١٩٨٤ به پایان رسید. این مسابقه بخشی از همان رقابت‌ها سالانه بود. حکایت شنیدنی آن به دروازه‌بان اسکاتلند بازمی‌گردد. دوستانم می‌دانند همیشه توأم احساس احترام و ترحمی نسبت به تنهاترین مردان میدان داشته‌ام؛ ازاین‌رو باید این داستان بسیار شنیدنی ومبلی را مشروح‌تر نقل کنم.

در آن دوران مسابقات فوتبال عمدتاً گل‌های خیلی بیشتری داشت. فضای بیشتری در زمین بود، بازیکنان زمان بیشتری برای حفظ توپ داشتند، و تیم‌ها با پنج مهاجم صف‌آرایی می‌کردند. فوتبال بریتانیا احتمالاً آن‌قدرها هم که بریتانیایی‌ها فکر می‌کردند خوب نبود و در قاره اروپا تیم‌ها با سبک‌های متفاوتی بازی می‌کردند و نمایش و نتایج بهتری داشتند.

 هرطور که ببینیم این دیدار، مسابقه خاصی در تاریخ جام بریتانیا محسوب می‌شود. دیگر چیزی نمانده بود تا انگلیس و بقیه بریتانیا رقابت‌های اروپایی و جهانی را جدی بگیرد و از لاک خود خارج شوند! در آن روز جیمی گریوز هت‌تریک کرد. جانی هاینز در خط میانی عالی بود و فرانک هافی، در دروازه اسکاتلند، کابوسی را به‌عین دید که هرگز او را در زندگی رها نکرد.

تو، تنها قدم می‌زنی! استیصال فرانک هافی پس از آن بازی لعنتی

انصافاً اسکاتلند تیم بدی هم نبود؛ دیو مکی، ایان سنت جان، دنیس لا و بیلی مک نیل در این حضور داشتند که هریک در باشگاه‌های خود اسم و رسمی داشتند. در آن زمان بابی چارلتون ٢٣ سال، و گریوز تنها ٢١ سال داشت. سال ١٩٦١ سال حیاتی در تاریخ جهان بود، از بسیاری جهات نقطه عطف، اما اگر اسکاتلندی بودیم، مشکل عظیم و مهم‌تری وجود داشت: چگونه با شکست ٣-٩ از انگلیس در ومبلی کنار بیایید؟ یا چطور دستان خود را برای خفه کردن گلوی مردی به نام هافی کنترل کنید؟

آن بعدازظهر، تبدیل به عجیب‌ترین نماد و نشانه در سنت‌های ماندگار و فولکلور فوتبال شد. بی‌کفایتی بیش از اندازه دروازه‌بانان اسکاتلندی! از آن به بعد بود که در اسکاتلند و در بریتانیا جا افتاد؛ اسکاتلند دروازه‌بانان خوبی ندارد. جوک‌های بسیاری دراین‌رابطه دهان‌به‌دهان گشت؛ اگر یک دروازه‌بان اسکاتلندی جلوی اتوبوس دو طبقه قرار گیرد، از اتوبوس هم لایی می‌خورد! یک روز پیش از مسابقه، خواهر هفی نگران تأثیر بد شهر بی در و پیکری چون لندن روی برادر جوان ٢٢ ساله‌اش بود. خواهر، برادرش را در اتاق خوابش حبس کرد تا مانع رفتن او شود. نقشه‌ای ناقص: آپارتمان ان ها در گلاسکو در طبقه همکف بود و فرانک از پنجره فرار کرد هافی آرزو داشت در ومبلی بازی کند! به طور حتم در نیمه‌های بازی، هافی آرزوی دیگری داشت؛ ای‌کاش به خواهرم گوش می‌کرد و به لندن نمی‌آمدم! زمین ومبلی هم دهان باز نکرد تا او را ببلعد و او را از شرمساری رهایی بخشد.

هافی در دومین و آخرین بازی خود برای اسکاتلند ٩ گل از انگلیس در ومبلی دریافت کرد. بعد از آن تصمیمی گرفت که از چشم هیچ اسکاتلندی پنهان نماند. شاید می‌خواست از تلخی دردش بکاهد، شاید قصد داشت با مضحکه همه چیز را به باد فراموشی بسپارد. هر چه بود از چشم اسکاتلندی‌ها تصمیمی بود نابخشودنی. او موافقت کرد تا برای مطبوعات انگلیسی در سکوی نهم در ایستگاه کینگز کراس و زیر بیگ بن در ساعت ٩ شب ژست بگیرد!

این برای هیچ‌کس قابل‌قبول نبود! هافی بعداً مجبور شد به استرالیا مهاجرت کند. فوتبالی در کار نبود، هافی در ینگه دنیا خواننده، کمدین و بازیگر شد. ٤٤ سال بعد هافی در سال ٢٠٠٥، برای اولین‌بار پس از چهار دهه به اسکاتلند بازگشت و به دعوت باشگاهی که بیش از ۲۰۰ بازی برای آن‌ها انجام داد، به سلتیک پارک رفت.

در مصاحبه‌ای اظهار کرد همچنان درگیر کابوس‌های آن شب لعنتی است. "نمی‌دانید، از دیدار ومبلی به بعد سر راحت روی بالشت نگذاشتم! راستش. بعد از آن بازی و بعد از گذشت ٤٠ سال هنوز خواب خوبی هم نداشتم. شما می‌خندید، اما به شما تأکید می‌کنم این حقیقت محض است. البته باید به این موضوع بخندی. ولی من فقط یک انسان هستم.

اجازه دهید این‌طور بیان کنم. در کنار من ١٠ نفر دیگر نیز در تیم حضور داشتند. من به‌تنهایی در ومبلی نبودم. آیا هم‌تیمی‌های من از زمین بیرون رفتند تا این اتفاق بیفتد؟ تا بابی رابسون و بابی چارلتون به سمت من شوت بزنند؟ فکر نمی‌کنم. همه در زمین حضور داشتند و همه بازیکنان باید سهم و تقصیرات خود را بپذیرند. همه شریک جرم بودند.

فقط بیلی مک نیل که اولین بازی خود را برای اسکاتلند انجام می‌داد در آن روز فوق‌العاده بود. در واقع او تنهاترین بود. بقیه ما همگی بد بودیم. در خواب دست من نیست؛ اما زمانی که بیدارم هرازگاهی جرقه‌ای‌های از آن بازی به ذهنم خطور می‌کند اما با گذشت زمان به‌هیچ‌وجه نمی‌گذارم وجودم را تسخیر کند." یک سال پیش‌ازاین دیدار، در ١٩٦٠ اسکاتلند و انگلستان در همپدن پارک به مصاف هم رفته بودند و فرانک هافی پنالتی بابی چارلتون بزرگ را با قابلیت هرچه‌تمام‌تر مهار کرده بود!

چه رویاهایی طی فقط دو بازی ملی به خاک نشست و برای همیشه‌ها بر باد رفت! داستانی آشنا، اینطور نیست؟

نفرین ١٠٠ ساله

تاریخ؛ ٢٢ می ١٩٦٣ / جام قهرمانی باشگاه های اروپا

نتیجه؛ میلان ٢ بنفیکا ١

برای اولین فینال جام قهرمانی اروپا در ومبلی تنها ٤٥٧١٥ هوادار در استادیوم حضور داشتند. فینال در ساعت ٣ بعدازظهر روز چهارشنبه برنامه‌گذاری شده بود؛ تصمیم نادرست و غلط!

تنها سه سال پیش‌ازاین ١٢٧٦٢١ نفر در همپدن پارک گلاسکو حضور داشتند تا شاهد پیروزی خارق‌العاده رئال مادرید با نتیجه ٧-٣ در مقابل اینتراخت فرانکفورت باشند. در این دیدار بنفیکا در تلاش برای کسب سومین جام متوالی قهرمانی اروپا بود.

«اوزه‌بیو» بهترین بازیگر تاریخ پرتقال تا پیش از ظهور رونالدو، بنفیکا را در ومبلی با گل خود جلو انداخت. میلان پاسخ داد؛ دو گل از ژوزه التافینی بازیکن معرکه برزیلی‌الاصل ایتالیایی. آلتافینی یک مهاجر برزیلی بود، در جام جهانی ١٩٥٨ به‌عنوان یکی از بازیکنان زادگاهش در سِلسائو Seleção جای گرفت، اما در سال ١٩٦١ تبعیت ایتالیا را پذیرفت. شایان ذکر است، آلتافینی در جام جهانی ١٩٦٢ برای لاجوردی پوشان ایتالیا در جام جهانی بازی کرد.

شلیک اوزه بیو زیر آفتاب ومبلی

با گل آلتافینی، سلطنت بنفیکا در اروپا به پایان رسید و میلان نخستین قهرمانی خود را در ومبلی کسب کرد. در حقیقت برد میلان در این دیدار، اولین قهرمانی در جام ملت‌های اروپا برای یک تیم ایتالیایی بود. میلان مشعل‌دار تیم های ایتالیایی در اروپا و پایه گذار موفقیت‌های تیم های این کشور در سال‌های بعد از آن بود.

این مسابقه همچنین اولین فینال جام ملت‌های اروپا بود که تیمی از اسپانیا در آن حضور نداشت. دراین‌بین متأسفانه، بلا گوتمان Béla Guttmann، سرمربی مجارستانی بنفیکا پس از فینال سال ١٩٦٢ استعفا داد و به شکلی ناباورانه اعلام کرد: «بنفیکا تا صدسال دیگر قهرمان اروپا نخواهد شد.»

نفرین غیرقابل‌باوری بود که تا امروز ادامه داشته است. غول پرتغالی یکی از بهترین آکادمی‌های فوتبال جوانان در جهان را دارد و در طول ایام و ادوار مختلف، هر ساله به تولید استعدادهای برتر فوتبال اروپا ادامه داده است. نمونه‌ها بسیار است. بنفیکا در سال‌های ١٩٦١ و ١٩٦٢ قهرمان جام ملت‌های اروپا شد، اما از آن زمان تاکنون هیچ جام اروپایی دیگری را فتح نکرده است و طی این دوران تنها نظاره‌گر موفقیت‌های رقیب خود پورتو بوده که در قاره اروپا، جام یوفا/لیگ اروپا و لیگ قهرمانان اروپا را تصاحب کرده است.

بلا گوتمان در سال ١٩٥٩ به سرمربیگری بنفیکا منصوب شد. گوتمان تأثیر فوری و مثبتی بر روی باشگاه گذاشت و او بود که اسطوره فوتبال پرتغال، اوزه‌بیو را به تیم اصلی ارتقا داد و او را به بازی گرفت. پس از آن اوزه‌بیو به یکی از معدود ستارگان معروف آن دوران تبدیل شد. او نقش مهم و جایگاه مستحکم و دائمی در تاریخ دهه ٦٠ فوتبال اروپا و جهان دارد. گواه آن؛ تصاحب توپ طلا در سال ١٩٦٥. با حضور گوتمان بود که بنفیکا ٣-٢ بارسلونا را شکست داد و جام اروپا را در سال ١٩٦١ به دست آورد. یک سال بعد در فینال با رئال مادرید روبرو شدند و بار دیگر با پیروزی ٥-٣ به قهرمانی اروپا دست یافتند.

پس از هدایت تیم معروف لیسبون به دو فینال متوالی جام قهرمانی اروپا، گاتمن درخواست افزایش دستمزد می‌کند. باشگاه ناباورانه درخواست گاتمن را رد کرد. بعد از حضور در ٣ فینال پیاپی، تصمیم رؤسای بنفیکا خیلی‌ها را متعجب و متأثر کرد. دراین‌بین گوتمان عصبانی و خشمگین تیم پرتغالی را نفرین کرد و جمله معروف تا صدسال دیگر بنفیکا هرگز قهرمان اروپا نخواهد شد را با آشفتگی هرچه‌تمام‌تر بیان کرد. با حرص و عصبانیت، با جدیت و خشم، گیج و منگ، به‌هم‌ریخته و آشفته، بیمارگونه و شیطانی!

سپس، گوتمان بی معطلی در سال ٦٢ بنفیکا را ترک کرد و به پنیارول، غول اروگوئه پیوست. بعد از آن بنفیکا ماند و حوضَش! از زمانی که گوتمان اظهارات و لعن و نفرین جدی خود را از ته دل بیان کرد، بنفیکا در هشت فینال متوالی اروپایی شکست را پذیرا شده است. آخرین آن در سال ٢٠١٤ با نتیجه ٤-٢ در ضربات پنالتی مقابل سویا اسپانیا بود.

ظاهراً با این حساب، بنفیکای پرتقال همچنان باید در انتظار باشد. تا پایان نفرین و طلسم و لعن و بلای ابدی گوتمان ٣٩ سال دیگر باقی‌مانده است.

گوتمان از پیشتازان ترکیب ٤-٢-٤ بود و افسانه‌ها حاکی از آن است که گوتمان پس از یک ملاقات اتفاقی در یک آرایشگاه، با اوزه‌بیو قرارداد امضا کرد. اعتبار پرورش و رشد و بزرگ کردن پلنگ موزامبیک به گوتمان تعلق دارد.

شاید نفرین ١٠٠ ساله گوتمان ادامه داشته باشد؛ ولی در سال ٢٠١٤ به مناسبت تولد ١١٠ سالگی بنفیکا، از مجسمه فوق‌العاده زیبای گوتمان که دو جام اروپایی خود را در دست دارد، در استادیو دالوژ رونمایی شد. این مجسمه توسط مجسمه‌ساز و هم‌وطن مجاری گاتمن، لاژلو شاتماری یوهوس ساخته شده است.

کی می‌دونه؛ سه‌گانه بابی مور!

تاریخ؛ ۱۹ می ۱۹۶۵ / جام برندگان جام

نتیجه؛ وستهم ۲ مونیخ ۱۸۶۰ ۰

پیش از پیروزی در کنفرانس لیگ ۲۰۲۳ در فصل گذشته، تنها پیروزی قاره‌ای در تاریخ وستهم، در ۲۰ کیلومتری آپتون پارک روی داد، در ومبلی!

یک سال پیش‌ازاین وستهم با کاپیتانی بابی مور و مدیریت ران گرینوود مربی معروف انگلیسی که بعدها رهبری تیم ملی انگلستان را به عهده گرفت ۳-۲ پرستون نورت اِند را شکست داد و برای اولین بار جام حذفی را در ومبلی به دست آورد.

دوازده ماه پس از کسب جام حذفی، وستهام یونایتد در مقابل نزدیک به ۹۸۰۰۰ تماشاگر، برای فینال جام برندگان جام اروپا (رقابتی منقرض شده میان برندگان جام‌های حذفی کشورهای اروپایی) به زیر برج‌های دوقلو بازگشت. حریف تیم قدر المانی آن دوران "مونیخ ۱۸۶۰" بود.

به‌ندرت در فضای پرفشار یک فینال اتفاق می‌افتد، اما هر دو تیم بهترین عملکرد خود را عرضه کردند؛ مهارت و تلاش جمعی! از این دیدار همیشه به‌عنوان یک «بازی باشکوه» توصیف می‌شود. «پیروزی برای وستهم، پیروزی برای بازی فوتبال» بود. نمایشی «جسورانه» از بازیکنان هر دو تیم. اما در پایان چکش‌های ران گرین وود، مور و وستهم، غیرقابل‌مقاومت بودند. این پیروزی متعاقب جام حذفی برای ران گرینوود، تحقق یک رویا بود و برای مور چیزی بیشتر، مردی که در پی فتح فینال ۳ گانه خود بود. بعد از ۲ گل «آلن سیلی»، مور برای دومین بار از پله‌های معروف ومبلی بالا رفت تا یک سال پس از بالا بردن جام حذفی، جام اروپایی وستهام را به سوی آسمان بلند کرد.

کی می‌ دونه؟ یک سال دیگر، مور ممکن است در همین نقطه ایستاده باشد؛ با جام جهانی در دستانش...

جمله بسیار معروف کنت وولستن هولم، مفسر و گوینده معروف انگلیس زمانی که در فینال جام ۶۶، جف هرست در وقت اضافی با سرعت هرچه‌تمام‌تر به‌سوی دروازه آلمان هجوم می‌برد، جمله‌ای را بیان می‌کند که پس از ان وارد فرهنگ لغات و فولکلور فوتبال انگلستان و جهان می‌شود:

 There's some people on the pitch... they think it's all over... (برخی از تماشاگران به زمین ریختند…آن‌ها فکر می‌کنند بازی تموم شده)

و سپس بدون معطلی وقتی هرست توپ را به سقف دروازه می‌کوبد، در جا لب مطلب را ادا می‌کند

 it is now! (حالا دیگه تمومه)

وولستن هولم دقیقاً یک سال پیش‌ازاین، بعد از پیروزی وستهم در جام برندگان جام جمله به‌یادماندنی دیگری بیان کرده بود که طبیعتاً در حافظه‌ها مخاطرات بسیار کمتر مورد اشاره قرار گرفته است. به عقیده‌ام بی‌نظیر است، و در میان جملات محبوب گزارشگران من قرار دارد. چی، کجا و کی آن را بیان می‌کند حقیقتاً درخور تحسین است.

. پیش بینی ۳ گانه پی در پی مور در ومبلی؛

…کی می‌ دونه: یک سال دیگر، مور ممکن است در همین نقطه ایستاده باشد، با جام جهانی در دستانش...

دوازده ماه بعد، مور دوباره و برای سومین بار پیاپی از پلکان ومبلی بالا رفت و جام‌جهانی ژول ریمه را برای اولین و آخرین بار برای انگلستان تا امروز در آسمان ومبلی به پرواز در آورد…

اما این حقیقتاً قصه دیگری است…

در بخش سوم و نهایی ١٠٠ سالگی ومبلی به آن خواهیم رسید.

حق یار و یاورتان، امیرحسین صدر

اخبار داغ

پیام رئال مادرید به ام باپه؛ آرامشت را حفظ کن! جولیا رابرتس: بازی‌های منچستریونایتد هیجان‌زده‌ام می‌کند شوخی ستاره NBA با ام باپه: الهلال مرا به جای او بگیر! مهاجم سابق منچستریونایتد به تراکتور لینک شد بدشانسی برای سردار آزمون؛ مهاجم ایرانی از لیست لورکوزن خط خورد

منبع: طرفداری

کلیدواژه: تیم منتخب لندن فینال جام حذفی قهرمانی اروپا سال پیش ازاین ثمر رساند جام قهرمانی اولین فینال برندگان جام حضور داشتند برای اولین مسابقه قرن آن زمان قرار گرفت جام جهانی جام اروپا آن روز بعد از آن رقابت ها دست آورد سال دیگر اوزه بیو آن دوران جام جهان سال بعد برای او فیلم ها ١٠٠ سال بزرگ تر آن بازی سال ها یک سال تیم ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۱۵۲۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

صعود رئال مادرید به فینال لیگ قهرمانان اروپا در شب تساوی 2-2 مقابل بایرن مونیخ (2018/5/1) / فیلم

سال 2018 در چنین روزی و در چارچوب دور برگشت مرحله نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا فصل 2017/18،‌ دو تیم رئال مادرید و بایرن مونیخ در ورزشگاه سانتیاگو برنابئو شهر مادرید به مصاف هم رفتند. در حالی که مسابقه رفت دو تیم در مونیخ با برتری 2-1 شاگردان زین الدین زیدان به پایان رسیده بود، این دیدار با گل زودهنگام یاشوا کیمیش در دقیقه 3 آغاز شد تا بایرن با یک گل از میزبان پیش بیفتد. هشت دقیقه بعد اما کریم بنزما با ضربه سر کار را به تساوی کشاند تا نیمه اول با همین نتیجه به پایان برسد.

تنها 20 ثانیه از آغاز نیمه دوم گذشته بود که روی اشتباه اسون اولرایش،‌ بنزما دومین گل خود را در این دیدار به ثمر رساند. در ادامه هامس رودریگز در دقیقه 63 دروازه تیم سابق خود را باز کرد تا شدت حملات بایرن مونیخ در 30 دقیقه پایانی بازی افزایش یابد اما این تلاش ها نتیجه ای نداشت و رئال مادرید در مجموع با نتیجه 4-3 راهی فینال کیف شد.

دانلود (58.9MB)

دیگر خبرها

  • جام جهانی تیراندازی؛ پایان کار نمایندگان ایران در تپانچه ۱۰ متر
  • سرمربی النصر: تاریخ فینال جام حذفی مهم نیست، ما برای قهرمانی آماده‌ایم
  • کنایه سرمربی تیم رونالدو به الهلالی‌ها
  • ترزیچ: حالا فقط یک مساوی تا فینال فاصله داریم
  • هوملس: با قلب خود بازی خواهیم کرد
  • پایان رژیم صهیونیستی اجتناب‌ناپذیر است
  • ترزیچ: با تمام وجود فینال ومبلی را می‌خواهیم
  • اوسمار: تا پایان برای قهرمانی می‌جنگیم/ ۵ فینال دیگر پیش‌رو داریم
  • صعود رئال مادرید به فینال لیگ قهرمانان اروپا در شب تساوی 2-2 مقابل بایرن مونیخ (2018/5/1) / فیلم
  • مانوئل نویر: لایق پیروزی برابر رئال مادرید بودیم؛ می‌خواهیم به فینال ومبلی راه پیدا کنیم